امام زمان (ع) و تحريم تنباكو
امام زمان (ع) و تحريم تنباكو
امام زمان (ع) و تحريم تنباكو
در هنگامي كه استعمارگران انگليس در كشور ايران , امتياز كشت و فروش توتون و تنباكو را به دست گرفته بودند و به اين بهانه مي رفت كه در كشور ايران نفوذ كرده و افكار استعماري خود را بين مردم رواج دهند , در اينجا تنها مدافعان اسلام و تنها پشتيبانان و پاسبانان حريم اسلام , يعني فقهاي بزرگ شيعه , به فكر نجات مسلمانان از چنگال خون آشام و ذلت آور استعمار گران بريتانيايي افتادند .
در اين ميان , جناب آيت الله سيد محمد فشاركي به نزد استاد بزرگوارش حضرت آيت الله العظمي سيد محمد حسن شيرازي – اعلي الله مقامهما – آمد و از ايشان وقت خاصي براي ملاقات طلب نمود و ميرزا نيز وقتي را تعيين كرد .
جناب سيد محمد فشاركي در وقت تعيين شده به نزد استاد آمد و در جلسه اي كه هيچ كس به جز آن دو بزرگوار نبودند , حضور پيدا كرد .
آيت الله فشاركي به ميرزا عرض كرد : درست است من شاگردي از شاگردان شما هستم , لكن مي خواهم براي مدتي بدون ملاحظه و رعايت استادي با شما سخن بگويم , تا بتوانم صحبتم را صريحا عرض نمايم .
استاد نيز با گشاده رويي خواسته اش را پذيرفت .
آيت الله فشاركي در خطاب به ميرزا گفت : سيد ! چرا بر عليه استعمار انگليس قيام نمي كني ؟! چرا فتوا بر تحريم تنباكو نمي دهي ؟
آيا خون تو از خون سيد الشهداء (عليه السلام) رنگينتر است , پس قيام كن و فتوي بر تحريم تنباكو را بده .
استاد , نظري به سيد محمد فشاركي انداخت و سپس فرمود : مدتها است كه در فكر آن بودم , لكن در اين مدت , جهات مختلف اين فتوي را بررسي مي كردم تا اينكه ديروز به نتيجه نهايي رسيدم و امروز به سرداب غيبت رفته تا از مولايم امام زمان (عليه السلام) اجازه فتوا را بگيرم و آقا نيز اجازه فرمودند و امروز قبل از آمدن شما فتوي را نوشتم .
سپس ميرزا فتوي را به سيد محمد فشاركي نشان داد و سيد نيز از استاد معذرت خواهي نموده و از محضر استاد خداحافظي كرد و بيرون رفت .
(( اليوم استعمال توتون و تنباكو باي نحو كان در حكم محاربه با امام زمان – سلام الله عليه – است . ))
و به ايران ارسال شد ودر مدت بسيار كوتاهي اين فتوا در سراسر ايران پخش گرديد .
تمامي مردم به اطاعت از مرجع تقليدشان تمامي توتون ها را دور ريخته و تمام قليانها و وسايل استعمال تنباكو را شكستند و از بين بردند و به اين وسيله بود كه استعمار گران انگليسي را شكست دادند . بعد از شكست انگليس , بعضي از مردم و علما , نزد ميرزاي شيرازي رفته و به خاطر پيروزي نهضت , به او تبريك مي گفتند .
ميرزا با شنيدن تبريكات به گريه افتاد . هنگامي كه علت گريه را مي پرسيدند , پاسخ مي داد : از اين پس , دشمنان به فكر مبارزه با روحانيت مي افتند , زيرا كانون خطر را شناختند .
منبع:سایت موعود
/خ
در اين ميان , جناب آيت الله سيد محمد فشاركي به نزد استاد بزرگوارش حضرت آيت الله العظمي سيد محمد حسن شيرازي – اعلي الله مقامهما – آمد و از ايشان وقت خاصي براي ملاقات طلب نمود و ميرزا نيز وقتي را تعيين كرد .
جناب سيد محمد فشاركي در وقت تعيين شده به نزد استاد آمد و در جلسه اي كه هيچ كس به جز آن دو بزرگوار نبودند , حضور پيدا كرد .
آيت الله فشاركي به ميرزا عرض كرد : درست است من شاگردي از شاگردان شما هستم , لكن مي خواهم براي مدتي بدون ملاحظه و رعايت استادي با شما سخن بگويم , تا بتوانم صحبتم را صريحا عرض نمايم .
استاد نيز با گشاده رويي خواسته اش را پذيرفت .
آيت الله فشاركي در خطاب به ميرزا گفت : سيد ! چرا بر عليه استعمار انگليس قيام نمي كني ؟! چرا فتوا بر تحريم تنباكو نمي دهي ؟
آيا خون تو از خون سيد الشهداء (عليه السلام) رنگينتر است , پس قيام كن و فتوي بر تحريم تنباكو را بده .
استاد , نظري به سيد محمد فشاركي انداخت و سپس فرمود : مدتها است كه در فكر آن بودم , لكن در اين مدت , جهات مختلف اين فتوي را بررسي مي كردم تا اينكه ديروز به نتيجه نهايي رسيدم و امروز به سرداب غيبت رفته تا از مولايم امام زمان (عليه السلام) اجازه فتوا را بگيرم و آقا نيز اجازه فرمودند و امروز قبل از آمدن شما فتوي را نوشتم .
سپس ميرزا فتوي را به سيد محمد فشاركي نشان داد و سيد نيز از استاد معذرت خواهي نموده و از محضر استاد خداحافظي كرد و بيرون رفت .
(( اليوم استعمال توتون و تنباكو باي نحو كان در حكم محاربه با امام زمان – سلام الله عليه – است . ))
و به ايران ارسال شد ودر مدت بسيار كوتاهي اين فتوا در سراسر ايران پخش گرديد .
تمامي مردم به اطاعت از مرجع تقليدشان تمامي توتون ها را دور ريخته و تمام قليانها و وسايل استعمال تنباكو را شكستند و از بين بردند و به اين وسيله بود كه استعمار گران انگليسي را شكست دادند . بعد از شكست انگليس , بعضي از مردم و علما , نزد ميرزاي شيرازي رفته و به خاطر پيروزي نهضت , به او تبريك مي گفتند .
ميرزا با شنيدن تبريكات به گريه افتاد . هنگامي كه علت گريه را مي پرسيدند , پاسخ مي داد : از اين پس , دشمنان به فكر مبارزه با روحانيت مي افتند , زيرا كانون خطر را شناختند .
منبع:سایت موعود
/خ
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}